یادش بخیر ..زمون ما که مثل حالا کامپیوتر و بازیهای رایانه ای و تبلت و اینچیزا که نبود ..بازی ما تو
چند چیز خلاصه میشد
یا اینکه تیله بازی میکردیم که به خاطر یک مسئله که نیاز به گفتنش نیست بین فامیل بخصوص فامیل
مادریمو پسر خاله هام معروف بودم به منصور تیله باز و هنوز که هنوزه پسر خاله ام گاهی بهم
میگه جناب آقای منصور تیله باز ..یا اینکه هفت سنگ بازی میکردیم یا لاستیک موتور بر
میداشتیم و تو کوچه پس کوچه های باغ های شهرمون پای پیاده چوب میزدیم بهش و میرفتیم تا کیلومترها
دور میزدیم و برمیگشتیم و اما مورد بعدی که این تصویر منو به یادش انداخت این بود که وقتی یه کامیون
پلاستیکی که شیش چرخ داشت میخریدم دو تا لاستیک ته اون رو با جای اونها جدا میکردیم و به تخته
میزدیم و با میخ میزدیم به کامیونه و به اصطلاح تریلر درست میکردیم و حدود 70 متر پایینتر خونه مادریمون
یه آب انبار بود اونجا اسمش بندر بود میرفتیم بار میزدیم و میومدیم و بین راه مثلا کافه
میایستادیم و چیزی میخوردیم و میومدیم ..یه عملیات بهاری هم داشتیم مخصوص اواخر بهار تقریبا با رمز
سبز و زرد و سرخ .حالا چی بود ؟ سه تا باغ کنار هم بود یکیش زردآلو داشت که زودتر میرسید بهش
میگیم ما اینجا پیشه ..یکیش گیلاس داشتکه میشد سرخ و رنگ سبز هم . هم گوجه سبز پیوندی به
درخت بادوم که خیلی درشت میشد ..خدا خیرشون بده که فکر ماها بودن ..حالا یه داستان جالبش این
بود که یکبار با دوستم رفتیم زردالو بخوریم درباغ باز بود ما هم دقت نکردیم به این موضوع و از هول
زردالو دویدیم تو باغ و تا پا گذاشتم که برم بالای درخت دیدیم یکی یهو گفت خاک تو سرم کی هستین
شما چادر سرم نیست نگو خانم صاحب باغ بود که داشت علف میچیند و ما از هول زردالو اصلا ندیده
بودیمش و از کنارش رد شده بودیم. خلاصه از درخت رفتیم بالا و اونور پریدیم تو کوچه (کنار دیوار
کوچه بود درختش ) و الفرار ..بعدش کلی پشت کوچه به این کار خودمون میخندیدیم .
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خب اینا رو گفتم چون تخته عقب این موتور منو برد به زمان کودکیم اما این تصویر .ایشون احتمالا از
ملت همیشه در صحنه هستن که به لطف یارانه مرحمتی دولت متل اون یارو که تلویزون نشون میداد
میگفت باهاش گاو خریده (دور از جون همه بانوان محترم )رفته باهاش دوتا دیگه زن هم گرفته و
الانم بعد از گرفتن یارانه خرم و خندان در حال برگشت به خونه یا رفتن به مهمونی هستن منتهی زن
سومی رو متل اینکه یه جایی جاش گذاشتن یا از ترک موتور افتاده و اون دوتا هم با یک نگاه مرموزانه
حاکی از تعجب یا خوشحالی زیرکانه دارن به جای خالیش نگاه میکنن ..حاج آقا هم که در تفکرات
خویش غرق و احتمالا تو فکر این هستن که تخته عقب موتور جا واسه نفر چهارم هم هست که اضافه
کنند ..
دلیل این که این آقا زبونش کاملا بیرونه چیه؟ خانوم چهارم رو دیده ینی؟؟؟؟
سلام و عرض ادب به جناب معلم که این روزها حسابی سرش شلوغه.
باور بفرمایید قسمت نطرات بلاکفا مشکلی نداره. دوستان برام کامنت نوشتن
هر چند به بلاگفا دیگه هیچ اعتمادی نیست
شاید دیده ...شاید بفکرشه ..خلاصه دهنش اب افتاده ...من اومدم نشد اصلا نیدونم چرا ..
من یه نظرقبل این نظرگذاشته بودم
کوش چیکارش کردی؟!
هر چی بود من تایید کردم ..بزار بازم ببینم ...مگر اینکه نیومده باشه
عه وا کلاغی چ موتورت رنگش قشنگه قرمز عاشق رنگ قرمزم
خودتی سوار موتوری ی جین بچم داری ک!
چقد زشت و پیر شدی کلاغی
باید ی جوری شکمشونو سیر کنی دیگه واسه همینه پیرو زشت شدی
جوونی کجایی ک یادت بخیر!
تا چشت دراد....اون کخه من نیستم شوشوی اینده توهه یه چیزی تو همین مایه ها
های کلاغی
خوش اومدی ب بلاگ اسکای کنار ننه زبله مهربونم
چقد از اینجور مردها بدم میاد اینجور مردا رو باید زنده ب گور کرد!
چاره ای نیست شوشو کمه باید بسازین دیگه
اق معلم سرش شلوغه مدرسه هابازشده
آره این اول مهری کمی سرم شلوقه بعد خوب میشه ..
کلاغی نکنه مدرستون شبانه روزی از نوع بدون امکانات یا تو خونه سرت شلوغه. یا آدرس وب رو گم کردی یا مارو گم کردی یا خودت گم شدی یا.........................
نه سرم خلوته مدرسه مونم خوبه ادرسم داریم فقط حسش نبود همین
می بینم کههههههههههههههه آقا معلم مشغول سروکله زدن با شاگرداشه
یستردی ...باید کله گربه رو بکنم اول سال که تا اخر سال راحت باشم
من نمیدونم شما که هفته ای یبار به وبت سر میزنی چرا وب میزنی؟
پس این هویجه الان اینجا ؟؟ خب وبه دیگه
یاد دوران بچگیمون بخیر ... البته من اون بچگی شما رو یادم نمیادااااا ، ماشالا مال عهد دقیانوسی شمااا ..... اما بازهم هر کسی بچگی شیرینی داشته ای کاش همون جا می موندیم ، ای کاش می تونستیم برگردیم ، اصلا این چه وضعیه من می خوام برررررررررررررررررررگردم به عقب .. چرا نمی شه ، من بچگیمووووو می خوام من مامانمو می خوووووووووووووووووووووووووام
من که دقیانوسم ..شما رو کجای دلم بزارم که با هلبز مال دوران ژوراسیک هستین
حالم به هم می خوره از زن های که خودشونو خوار می کنن و زن دوم و سوم می شن ، خاک تو سرشون ، سرشون بره زیر خاک ، بدبخت ها خفت تا این حد ؟؟؟؟
الان من خیلی عصبانی شدمممممم ؟؟؟؟
نمیدونم فک کنم اسبانی شدین ....وا .کم خوبه در کارها به هم کمک میکنن ..والاع
به به زردالو دزدی هم خوردی پس کوووووفتت بشه
کلاغی این مصداق بارز شخص شخیص خودت هست که به فکر هفتمی هشتمی هستی
کازت یارانه که داری حقوق هم میگری باید به فکر هفت هشتمی باشی
من که این فکرا رو نمیکنم ..اگر هم این فکر تو سرم باشه هدفم فقط خدمت به خلق جامعه و قشر مظلوم واقع شده بانوان هست
موتوره چند ترکه مگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعدشم تو خرج یکیشم موندن چه برسه به بعدی ها...
ایییییییییییییییییییش
نخیرم ..یه سطل ماست که خرجی نداره که ..خانم جو سازی نکنید لدفن
من نگاه کردم قشنگ جا میشه یکی دیگه. انقدر حرف زدی نفهمیدم چی میگی. سرکلاسم انقدر حرف میزنی عایا؟ مدرسه چخبر؟ دوست داری؟
مدرسه که دوست داریم اون ما رو دوست نداره .....احسنت ..شما فهمیده هستین که میدونین یکی دیگه جا میشه
شما بااینکه جا بابابزرگمیولی بازیامون ی جور بود.منم همه اینابازی وکردم ویه عالمه تیله داشتم.هعیییییی یادکودکی وبی دغدغه بودنم بخیر:
من فک کنم شما هم کم از مامان بزرگ من نباشی ها
خخخخ چه ابتکار جالبی
مامان و بابای منم همیشه از تیله وهفسنگ باچوب چرخ زدن میگن...
فک کنم خلاقیت های بچه های اون زمان خیلی بیشتر از زمان ما وبعد از ماست...
خب این بازی ها اون موقع مد بوده و ماهم که همیشه اهل مد بودیم
شوشو میگم میخوای منم برات ازاینا درست کنم دومین ضعیفه رو هم بگیری
احسنت ..یادم باشه ببرمت بازار زرگری بگردونمت ضعیفه
اول هسته
نوچ ..ماهی اول هسته ..راستی امروز ظهر ما ماهی داریم میخورمش تا دیگه اول نشه ضعیفه
اول هسته
دوم بسته
سوم خسته
چهارم جسته
سلام منصور تیله باز
جدی خانوم صاحب باغ رو ندیدید؟؟؟؟عجبااااا
وای گوچه سبز می خواممم
سلام ماهی .خب ندیدم شوق زردالو داشتم دیگه ..بزار نوروز بشه بعد بگو گوجه سبز ..