دوستان معذرت ..این پست رو سیو کرده بودم تا در موردش چیز دیگه ای خودم بنویسم حواسم نبود .گفتم
صبح جمعه درستش میکنم اینم رفتم حسینیه محله مون و یادم رفت که اتوماتیک وار خودش منتشر میشه ..
الان پست رو حذف میکنم ولی کامنت دوستان رو میزارم باشه ..ببخشین ..
کجااااااااااااااااااااااایینننننننننننننننننننننننننننن پسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
اینجااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام اومدم ..چند روزی کار داشتم بابت بستن حسینیه .صبح ها هم کلاس بودم
وووووووووووووووووووووووی پ کوشی؟؟
عخیییی...دلت برام تنگ شده


بعضیاااااااااااااااااااااا چقده تنبل شدن

دیر دیر آپ می کنن
یکم از زبله یاد بگیر
کم گوی و گزیده گوی چون در ..کم مینویسم اما مثل هلبز اراجیف نمینویسم
چطوری آدم آسفالتی
ممنونم ادم خاکی
ااااااااااا چرا ؟؟؟؟ من دیر رسیدددددددددددم ... این بلاگفای بشعور دوباره بازی درآورده سر من !! چجوری به حسابش می شه رسید ؟؟؟ کلاغی همه چی دان آِا شما چیزی می دانیدددددد
بلاگفا رو فلکش کن ..بزن با چوب پدرش رو دربیار
چی؟ کی؟ کجا؟ جریان چیه؟
منم نمیدونم ..عوامل دشمن شایعه کرده بودن
باز چندروز نبودم چیکار کردی
هیچی ..همش تو کار عبادت و دعا و ثنا بودم
من نه میخام خواننده شم,نه بازیگر,نه ورزشکار
اینا زود میمیرن
آره ..تو برو آخوند بشو که نمیری ..فقط اونا همش دارن نماز میخوننا ..افتاد ..باید توهم نماز بخونی تا زنده بمونی شب تا صبح صبح تا شب
شعری چیزی میزارم نیدونم چرا بضیاشون نصفه میرسه کلاغی نصفه بود خودت ی چیزی اضافه کن!
یه سلامم بکنیم به اون پسری که مامان باباش رفتن سر کیفش سیگار پیدا کنن رژلب های رنگی پیدا کردن!!!
سلام عجیجم
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یاچیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم
مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
ومن با تو سخن میگویم
نام ات را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن میگویم
بسان ابرکه باطوفان
بسان علف باصحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بها ر
بسان درخت که باجنگل سخن میگوید
زیرا که من
ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من
باصدای تو آشناست
شاملو
سلام بر دزد مشتریهای ننه زبله ی من چطولی؟


ننه جون نمیدونم چرا نمیتونم کامنت بزارم وبلاگت فک کنم این کلاغی دعاش گرفته ک نتونم بیام وبت اما کور خونده من در همه حال پشت ننه زبله ی دلسوزو مهربونم هستم تا چشمای کلاخی در بیاد!!!
مثلا ازین طریق خواستی بگی حسینه مسجد این چیزا میریی
ای ریا کار
آقا چی بوده جریان این کچلا؟
آقا چی بوده جریان این کچلا؟
آقا من فکرم مث فرانک خانم نرفت جایی چون کچلی ندییییییییییییدم
خب الحمد الله ..چون بچه گانه نبود

دوتا کچلها هم دوقولوین یحتمل..چقدر شبیه همن
حالا چه مرضیه که کله هاشونو چسبوندن بهم..حتی لاله و لادن خدابیامرز هم اینقدر چسبیده بهم نبودن
آره شبیه به هم هستند ..اینا سعید و حمیدن
اول ک دیدم عکسو فکرم رفت اونجا خودت میدونی کجا



چون نوشته ها نیومد برام اول عکسا باز شد دیدم
اونا چیه از کله هاشون سبز شده حالا؟!
درد نگیری کلاغی موندم از کجا این عکسارو میاری!
تو اون مغز تو چ چیزایی ک نیست!
بی تلبیت منحرف مرتد بی دین و بی نماز
